شکوه آفرینش

شکوه آفرینش

پربازدیدترین مطالب

روز در موزه 1 - داروین همه جا

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روز در موزه 1

«داروین همیشه و همه جا»

 

موزه داروین نقد

 

در اسمیتسونیان -موزه‌ی ملی- داروین همیشه و در همه جا است

دیوید کاپج: «داروین همیشه و همه جا»، این احساسی بود که ما در بازدید از ویترین علم آمریکا -موزه تاریخ طبیعی اسمیتسونیان- داشتیم. توجه کنید که اسمیتسونیان، یک موزه ملی است؛ متعلق به همه‌ی ماست. با این حال در هیچ کجا اشاره ای به زیست شناسان معتبری که دیدگاه‌های متفاوتی دارند وجود ندارد. طراحی هوشمند، و هر چیز مرتبط با آن - همگی نادیده گرفته شده‌اند. مشکلات مربوط به تکامل -حتی زمانی که به رسمیت شناخته شوند- با زیرنویس‌هایی که بهانه‌های ساده‌ای را ارائه می‌دهند، در زیر فرش، مخفی و لاپوشانی می‌شوند.

هزاران بازدید کننده ای که از درب وارد می شوند، نمی دانند که با یک «نمایش تبلیغاتی چند میلیون دلاری» تلقین ذهنی خواهند شد.

اولین چیزی که مردم می بینند یک فیل عظیم الجثه در محوطه‌ی بزرگ است.

 

بررسی DNA نئاندرتال - قسمت 9 از بخش5 منطقه ی ممنوعه

 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 9

آیا ادعاهای موجود پیرامون اطلاعات کسب شده از DNA نئاندرتال ها صحیح است؟

نئاندرتال ها تصاویر مختلف

 

 

ج) ادعا: ژنوم نئاندرتال ها و انسان ها حدود % 99.5 یا % 99.9 با یکدیگر شباهت دارد!(176)

نقد: در مورد ادعای فوق که از سوی تکامل شناسان مطرح شده است، باید بگوییم که ما به طور کلی با ادعاهای مطرح شده درباره ی شباهت بیش از % 99.5 یا % 99.9 DNA و ژنوم «نئاندرتال‌ها » مشکلی نداریم! بلکه اصولاً معتقدیم ژنوم و DNA « نئاندرتال ها »، تفاوت چندانی با DNA « انسان های به اصطلاح امروزی » ندارد! در واقع ما معتقدیم که « نئاندرتال ها » جزء « گونه » ی « انسان » یا « انسان خردمند » بوده اند و متعلق به « گونه » ی دیگری نیستند! و اختلافات اسکلتی احتمالی آن ها نیز به دلایلی همچون تفاوت های نژادی، ابتلا به بیماری ها و ... بوده است!

اما آیا اصولاً ادعاهای مطرح شده در رابطه با نتایج حاصل از مطالعه و مقایسه ی DNA و ژنوم « نئاندرتال ها » و « انسان های امروزی »، صحت دارد؟ آیا واقعاً مقایسه ی DNA «نئاندرتال‌ها » با DNA انسان های کنونی، امکان پذیر است؟

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

توالی فسیلی انسان ساها -بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (قسمت 4)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 4

توالی فسیلی انسان ساها (هومینیدها)

 

نقد نظریه تکامل انسان

 

 

یکی دیگر از توالی های فسیلی که به وفور از سوی تکامل شناسان مورد استفاده قرار می گیرد، توالی فسیلی انسان ساها یا « هومینید : Homind » ها است.(81) این توالی فسیلی نیز به عنوان یک توالی فسیلی مشهور از سوی تکامل شناسان ارایه می گردد و شاید بتوان گفت که یکی از معروف ترین و پرکاربرد ترین توالی های فسیلی در عرصه های رسانه ای، کتب و مجلات عام و خاص می باشد.(81) مخاطبان محترم، به وفور و به تواتر، توالی های فسیلی زیر را ملاحظه نموده اند ....:

 

توالی فسیلی « انسان ساها Hominids : » (81) نیز همانند « توالی فسیلی اسب ها »، عمدتاً به دو صورت « توالی فسیلی خطی »(82) و « توالی فسیلی شاخه ای »(83) نمایش داده می‌شود که توالی خطی عمدتاً در مجلات، کتب و رسانه های مربوط به مخاطب عام، و توالی شاخه ای عمدتاً در مجامع آکادمیک ارایه می گردد.

 

در توالی فسیلی خطی که برای مخاطب عام بسیار باورپذیر می نماید، فسیل ها و تصاویر بازسازی شده ای از « انسان ساها Hominids : » به ترتیب نمایش داده می شوند. به نحوی که توالی فسیلی خطی، از یک میمون اولیه، شروع شده و با زنجیره ای از فسیل های موسوم به « انسان ساها Hominids : » که شامل انواع « جنوبی کپی Australopithecus : » و «پرامردم Paranthropus :  » و ... هستند، ادامه یافته و به انسان امروزی ختم می شود!!!(82) در این توالی، تکامل شناسان تاکید ویژه ای بر تغییرات فرم جمجمه ها، خمیدگی قامت و تغییرات آن، تغییرات انگشتان و ... می نمایند تا این توالی را به خصوص برای مخاطبان عام، باورپذیرتر نمایند!(81)

 

به دلایل متعدد، توالی فسیلی « انسان ساها Hominids : » (81) ، به عنوان یک توالی فسیلی استراتژیک شناخته می شود. از یک سو، ظاهر این توالی فسیلی، بسیار جذاب و متقاعد کننده به نظر می رسد؛ از سوی دیگر، به دلیل اهمیت خاص این توالی فسیلی در بحث خلقت انسان، و تبعات و نتایج علمی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی حاصل از پذیرش یا عدم پذیرش آن، توالی فسیلی « انسان ساها Hominids : » (81) ، به شدت از سوی تکامل شناسان و حامیان سکولار و لائیک آن ها مورد اشاعه و ترویج قرار می گیرد؛ به همین دلیل، نقد این توالی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

 

بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (قسمت اول)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 1

دستاویزی به نام فسیل ها (سنگواره ها) !!! (2)

 

شواهد رد نظریه تکامل

 

در بخش های قبلی مقاله، بنا بر دلایل متعدد دریافتیم که « فرضیه ی تکامل »، به دلیل این که فاقد اسناد و مدارک دقیق و معتبری است که تمام ابعاد آن را پوشش دهد و اثبات نماید، در بهترین حالت، تنها یک « فرضیه » بوده و به هیچ وجه واجد شرایط « نظریه »، « واقعیت » یا « قانون » نیست!(1)

همچنین در قسمت قبلی مقاله، بر اساس مستندات دقیق و به روز علمی، این مسئله اثبات گردید که طول عمرهای ارائه شده در مورد فسیل های مکشوفه، بر پایه ی مفروضات غلط، ناقص و ناصحیح محاسبه شده و طول عمرهای منسوب به فسیل های مورد ادعای تکامل شناسان، عمدتاً پرابهام، غلط و غیر قابل اعتماد می باشند!(2) در این باره در قسمت 4 همین سلسله مقالات، صحبت شد و اشاره گردید که برای مثال با استفاده از همین محاسبات رادیومتریک مورد استفاده در فسیل شناسی، برای صخره ی 11 ساله، طول عمری حدود 8.5 میلیون سال تخمین زده شده است!(3) این گونه اشتباهات فاحش محاسباتی، به کرات توسط دانشمندان زمین شناس، مورد بررسی قرار گرفته است که حدود 16 مورد از این اشتباهات، در جدولی در قسمت 4 این سلسله مقالات، ارایه شده است.(4)

 

در این بخش از مقاله، به بحث در مورد برخی دیگر از ادعاهای تکامل شناسان پیرامون فسیل های مکشوفه می پردازیم:

 

آیا فسیل های مکشوفه آیینه ی مناسبی از موجودات ادوار گذشته هستند؟

اگر از یک طرفدار فرضیه ی تکامل بپرسید، آن ها می گویند که : بله! فسیل ها و سنگواره ها، آیینه ی مناسبی از موجودات صاحب آن ها هستند!

 

اما پاسخ ما به این پرسش چنین است: خیر! فسیل های مکشوفه، به هیچ عنوان نمی توانند به عنوان یک شاخص قابل اعتماد برای اظهار نظر در مورد صاحبانشان به کار روند! قبل از ورود کامل به این بحث، می بایست به یادآوری برخی اطلاعات مقدماتی بپردازیم: ...

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (مقدمه)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5)

مقدمه

 

اشکالات نظریه تکامل

 

مقدمه و سخنی با مخاطبان محترم

 

 قسمت 5 سلسله مقالات « فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! »، یکی از سنگین ترین بخش های تألیف شده از این سلسله مقالات می باشد؛ به طوری که از نظر حجمی، قسمت 5 این سلسله مقالات ، از مجموع کل قسمت های قبلی تعداد صفحات بیشتری دارد! البته ماجرا تنها به حجم بیشتر قسمت 5 ختم نمی گردد! بلکه محتوای این قسمت نیز دارای ظرایف و پیچیدگی های بسیار زیادی است که بعضاً موجب گردید تا اضافه کردن 1 پاراگراف به این بخش از سلسله مقالات، در گرو مطالعه ی 117 مقاله ی علمی از نشریات مشهور علمی همچون Science و Nature در محدوده ی زمانی 3 الی 4 روز باشد!!!

 

علی رغم سختی کار، به دلیل عشق به مسیری که در آن قدم نهاده ایم و به خصوص رویت شواهد بیشتر علمی که تأیید کننده ی دیدگاه حاکم بر این سلسله مقالات می باشد، از پا نیفتاده و با شوقی بیشتر از قبل در این مسیر، قدم برخواهیم داشت. ان شاء الله با رفع مشکلات اقتصادی وبسایت و اضافه شدن دوستان دانشجو و تحصیل کرده به این مسیر مطالعاتی، سیر کار شتاب بیشتری نیز خواهد یافت.

 

اما قبل از ورود به مقاله، باید چند نکته را خدمت دوستان و مخاطبان محترم، متذکر شویم:  ....

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

بخش 4 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (دستاویز فسیل ها)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (4)

دستاویزی به نام فسیل ها (سنگواره ها) !!! (قسمت اول)

 

نقد علمی فسیل های حد واسط نکامل

 

در بخش قبلی مقاله، بنا بر دلایل متعدد دریافتیم که « فرضیه ی تکامل »، به دلیل این که فاقد اسناد و مدارک دقیق و معتبری است که تمام ابعاد آن را پوشش دهد و اثبات نماید، در بهترین حالت، تنها یک « فرضیه » بوده و به هیچ وجه واجد شرایط « نظریه »، « واقعیت » یا « قانون» نیست!

 

با این حال، طرفداران « فرضیه ی تکامل » به منظور کاملاً علمی جلوه دادن ادعای خود، بر برخی اطلاعات در حوزه های زمین شناسی، دیرینه شناسی، بیوشیمی، ژنتیک، بیولوژی مولکولی و ... تکیه کرده و از آن ها برای تأیید ادعای خود بهره می جویند.

 

مواردی چون آزمایش « استنلی میلر »، « سنگواره ها »، « مطالعات جمعیتی بر روی کروموزوم Y و DNA میتوکندریال »، « مطالعه بر روی ساختار ژنتیکی و پروتئومی پروتئین های مختلف و ترسیم درخت های فیلوژنتیک برای آن ها »، « استناد به مسئله ی مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری ها » و ... از آن جمله می باشند که از این به بعد به صورت مفصل و مبسوط به نقد آن ها خواهیم پرداخت.

 فسیل ها چه اطلاعاتی را به ما ارایه می کنند؟

 

اگر نگاهی به کتب، مقالات و فیلم های طرفداران « فرضیه ی تکامل » بیندازیم، ملاحظه خواهیم کرد که بخش های مهمی از آن ها را مطالبی تشکیل می دهند که بر پایه ی فسیل ها و سنگواره ها بنا نهاده شده اند. به خصوص این مسئله در مورد کتب، مقالات و فیلم هایی که به مخاطبان عام ارایه می شوند، نمود بیشتری دارد و ملاحظه می گردد که در کتب، مقالات و فیلم های مربوط به مخاطب عام، به دلیل ساده تر بودن استدلالات مبتنی بر فسیل ها و سنگواره ها، و نیز باورپذیری بیشتر این مسئله، تمرکز بیشتری بر روی این گونه استدلالات صورت پذیرفته است.

 

سراسر کتب مربوط به « فرضیه ی تکامل » اعم از کتب عمومی و تخصصی، مملو از تصاویری است که بر اساس برخی فسیل ها و سنگواره ها و صد البته با چاشنی هنر هنرمندان تکامل دوست!، شکل گرفته و در آن ها تصاویری از استخوان ها، سنگواره ها و نیز تصاویر ظاهراً بازسازی شده از موجودات زنده ی ماقبل تاریخ ارایه شده است که به خصوص برخی از تصاویر بازسازی شده که به نحو هنرمندانه ای تهیه شده اند، باورپذیری مخاطب را افزایش می دهند! ......

 

 

برای دریافت PDF بخش چهارم این سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

...

...